بهانه

شقایق های سهراب هم روزی خواهند سوخت اما تا چمدانی براز هیچ هست باز هم زندگی باید کرد

کوثر ۵شنبه فاطمه اس دادو همون حرفایی ک گفته بودیو گفت،بش گفتم ب کوثر بگو حتما برو وبلاگتو ی سر بزن.بهت نگفت؟من هرروز بالغ بر ۳۰ بار میام سر میزنم ولی هیچ مطلبی اضافه نشده.از سلامتیت با خبرم کن.خیلی دوست دارم.خانوممی
نوشته شده در یک شنبه 21 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 7:28 توسط اعتراف| |

کوثر ۵شنبه فاطمه اس دادو همون حرفایی ک گفته بودیو گفت،بش گفتم ب کوثر بگو حتما برو وبلاگتو ی سر بزن.بهت نگفت؟من هرروز بالغ بر ۳۰ بار میام سر میزنم ولی هیچ مطلبی اضافه نشده.از سلامتیت با خبرم کن.خیلی دوست دارم.خانوممی
نوشته شده در یک شنبه 21 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 7:28 توسط اعتراف| |

کوثر ۵شنبه فاطمه اس دادو همون حرفایی ک گفته بودیو گفت،بش گفتم ب کوثر بگو حتما برو وبلاگتو ی سر بزن.بهت نگفت؟من هرروز بالغ بر ۳۰ بار میام سر میزنم ولی هیچ مطلبی اضافه نشده.از سلامتیت با خبرم کن.خیلی دوست دارم.خانوممی
نوشته شده در یک شنبه 21 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 7:28 توسط اعتراف| |

کوثر ۵شنبه فاطمه اس دادو همون حرفایی ک گفته بودیو گفت،بش گفتم ب کوثر بگو حتما برو وبلاگتو ی سر بزن.بهت نگفت؟من هرروز بالغ بر ۳۰ بار میام سر میزنم ولی هیچ مطلبی اضافه نشده.از سلامتیت با خبرم کن.خیلی دوست دارم.خانوممی
نوشته شده در یک شنبه 21 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 7:28 توسط اعتراف| |

راستی من با موبایل وب لاگو ‏update‏ میکنم.اگه فونتاش جا بجا میاد یا تو فعلو مفعول بعضی کلمات مشکل داشپ بدنن با موبایلم....! کوثرم درسته ک رابطمون تنگه و سختمونه ولی خوب ک فک کنی شیریییینه.اگه همش تو پاچو هم بودیم بی مزه میشد.تازه اینطوری عطش عشقمون بیشتر میشه. دقیقا برگشتیم ب صورت عاشقای ده شصت ک تو کوچه نامه دست هم میدانو کلا ب هم نامه میدادن.اگه میتونی ۴ روز یبار بیا کافی نت اگه ئم ن ک هیچ.خیلی دوست دارم چون پام وایسادیو خودتو ب آبو آتیش زدی.منم تا آخرش میمونم.عاشششششششقتم.عشق پاک خودمی.ی مینی بوس،بوس خدانگهدارت منتظر مطالبتم
نوشته شده در جمعه 19 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 11:20 توسط اعتراف| |

کوثر خیلی ممنون از لطفت.این بود رسمش؟چرا ابرو منو پیش دوستت و دختر خالت میبری؟چرا فک میکنی من ادم حوس بازیم؟چرا برام فک میکنی چون خانوادت باهات برخورد فیزیکی کردن من تو آسایشو رفاهمو زندگیم گلو بلبله؟من کاری اونی ک اومده بود پی میداد کردم ک مسدودم.بدون فوش بدون دعوا.انقد قربون صدقت رفتم انقد عشقم عشقم کردم ک از زور حسادت لجش گرفت مسدودم کرد.تو روخدا اگه بهم شک داری بیا تمومش کنیم.من میرم اواکس ب طول ده دقیقه یکم روم گردی میکنم وقتی میبینم دخترو پسر ب هم عجقم عجقم میگن اعصابم خورد میشه وقتی میبینم تو ازم دوری.پس انقد برام خطو نشون نکشو حق داریو حق نداری نکن.با این کارات کافیه دوستت ک بش میگی ب فاطمه بگه ب من اس بده بره تو مدرسه جو بندازه عشق حجت بهش خیانت کرد.این وسط دودش تو چشم خودت میره.پس وضعیت منم درککن
نوشته شده در جمعه 19 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 11:8 توسط اعتراف| |

اه ه ه ه انقد حرف نگفته دارم اندازه ی کتاب هی یادم میره بنویسم.کوثر خواهش میکنم کد پستی خونتونا بده گفتم خواهش میکنما.میخوام سوغاتی اصفهانو ی چندتا چیز دیگه ک تو نباید بدونیو برات بفرستم.میخوام اونایی ک بهت میگن حجت دوست نداره و دوس داشتنت نسبت ب من یطرفس ببیننو بشون ثابت بشه ک چقد ما همو دوس داریم.درضمن من تابستون میام شوشتر ک با بابات رو در رو حرف بزنم شاید بیامو ی کتک مفصلیم بخورم ولی مطمئن باش من اگه زیر مشتو لگد باباتو داداشاتم تیکه تیکه بشم دست ازت برنمیدارم.کوثر راستش تو خلوتم گاهی بخودم میگم:حجت؟خره کوثر الان سنش کمه یکم بزرگتربشه و وضعیتتو ببینه اونم مث سپیده تورو تنها میذاره و... بعد همون وقت یهو بخودم میگم:ن بابا من ک قبل شرو کردن این رابطه همه حرفامو بش زدمو کل وضعیتمو براش توضیح دادم فک نکنم مث سپیده باشه و... !خلاصه کوثر خسته شدم ازاین فکرای کوفتی و بلاتکلیفی.الان ساعت از۲هم رد شده.ی چی میگم شاید فک کنی دارم خالی میبندم ولی بخدا هرشب دارم نماز شب میخونم هرشب ساعت ۲نصفه شب.۱۱رکعته.۴تا دو رکعت ب نیت نماز شب.۱ دو رکعت ب نیت شفع و ۱ یک رکعت ب نیت ‏Vetr‏ وتر.حتما توئم سر ساعت ۲ بخون ک خدا زودتر مرادمونا بده.کوثر خیلی دوست دارم پشتمو خالی نکن.خدانگهدارت
نوشته شده در پنج شنبه 18 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 2:21 توسط اعتراف| |

سلام عزیزمامروز وقتی گفتی خانوادت بعد هیچوقت باهات برخورد فیزیکی داشتن از کاری کردم بدم اومد بخدا شرمندتم روم سیا.نمیدونستم مسئولا مدرستون خیلی عقده ایو حرومزادن.بخدا قسم انقد دوریت بهم فشار اورده بود ک زنگ زدم مدرسه.بخدا روزگار منم گلو بلبل نیست.قلب بچه خواهرم عمل داره کسی تو خانواده اعصاب پا بجایی نداره قراره برن شیراز عملش کنن.سفت پا وایسادم دنبال وام جورکردن دوتا وامامو دادن ی جوریی دست بکار خونمون شدم(خونه منوتو) فکر جورکردن قسطاش داره جرم میده.ولی با رویاهاتو عشقت دارم طی میکنم تا ببینیم خدا چی میخواد.خیلی دوست دارم مطمئن باش اگه پا پس بکشیو منو مث سپیده تو گردآب غم رها کنی بقرآن خودمو خلاص میکنم.تو رویاهام برات قصرطلایی ساختم اگه ب واقعیت تبدیل نشه خودمو. . . . خلاصه کلام ب عشق تو زندم و خوشحالم ک تا اینجا دووم اوردی
نوشته شده در چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 23:2 توسط اعتراف| |

سلام عزیزم.اون چیزای ک امروز بهت گفتم دیگه سفارش نکنم.باهمه بجوش با کسی در نیوفت.بخدا وقتی امروز گفتی دختریو تو اواکس اد نکن بدم اومد.یعنی تو منو اینطوری شناختی؟یعنی من انقد کسکشو لاشیمو نمک نشناسم ک برم سراغ ی دختر دیگه و خیانت کنم؟تو منو اینجوری شناختی؟ بخدا بخاطر خودته ک باز خانوادت اذیتت نکنن وإلا میومدم درخونتون.آدرستم دارم
نوشته شده در چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 21:35 توسط اعتراف| |

سلام عزیزدلم دلم واست یه ذره شده نمیدونی چقدرررررررررر روزگارم سخته تموم گونه هام آب شده وزیر چشام گود وسیاه شده وروز بروز آمار قرص خوردنم بالاتر میره چندروز پیش دفتر بودم معاونمون گفت ک شماره ی تورو از پرینت تلفن عمومی برداشته وتو خواستی باش دوست بشی اولش باورم شد ولی بعد ک فکر کردم دیدم امکان نداره توشاید اولش جواب بدی ولی بعدش میشی همون عشق وفادار خودم توروخدا منو ببخش شرمنده اتم من ک کسیو جز توندارم توروخدا توررو جون حدیث آشتی کن بخشیدی مرسی حالا عوضش اعتمادم بهت بیشتر شده  فقط تورو خدا اگه شماره ی غریبه زنگید یا اس داد ج نده من تورو میشناسم اولش ج طرفو میدی ولی بعد میشی همون آدم وفادار من از این میترسم ک یکی از دوروبریام باشه بخواد امتحانت کنه من میشناسمت اونا ک نمیشناسن راستی بم گفتن ک ب مدرسه زنگیدی واااااااااااااااای نترسیدی من میترسم همش دلنگرانتمن مدیرمون شره اگه ازت شکایت کنه چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اونوقت مامانم نمیذاره من بیام دادگاه اونوقت توتنها ...............وااااااااااااااااای داری باخودت چیکار میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟رفتم دکتر کلی قرص داده که بی قراری نکنم ولی باااااااااااااز................توروخداتورو جون مادرت این4024و بسوزون وی خط ب اسم یکی ک فامیلش مث تونیست بگیر بعدباش ب فاطمه دوستم اس بده ک فقط من شماره اتوداشته باشم ی مدت هم ب مدرسه وخونه نزنگ تا ی خرده اوضاع بهتر شه خودم بیام سراغت بخدا خودم دارم واست بال بال میزنم  سر جون مادرت قسمت دادم جون مادرتو بی ارزش نکن واینکارارو انجام بده ونذار آمار قرص خوردنم بالاتر بره  راستی قسم ب جون خودت ک عزیز ترینمی باور نداری ب جون خودم باز باور نداری ب امام حسین قسم نمیذارم کسی جزتو بم نزدیک بشه چ شرعی چ غیر شرعی پس اگه کسی زنگید وگفت خواستگارمه باور نکن چون داداشمه وتوطعه ی مامانمه ک بفهمه از کجابات رابطه دارم وعذابمو بیشتر کنه دوشت دالم بای تاروزیکه او ضاع بهتر بشه وبیام سراغت بای تا اونروز  جون مامانتو بی حرمت نکن واونکارارو انجام بده خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی دوست دارم بای تا جلو دوستام گریه ام نگرفته بای عشقم راستی پاک پاک پاکم

نوشته شده در شنبه 13 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 15:17 توسط اعتراف| |


Power By: LoxBlog.Com